راه های ارزش آفرینی

هیچ پستی در این صفحه یافت نشد.

---

ارزش چیست؟

شاید جواب دادن به سوال ارزش چیست؟ شما را به این سمت رسانده باشد. در وسیع ترین اصطلاحات ممکن ، ارزش از طریق کار ایجاد می شود. این کار می تواند مکانیکی (بریدن درخت و تبدیل آن به الوار) یا خلاقانه (ایجاد آرم یا نوشتن مقاله) باشد. البته ، همه کارها ارزش آفرین نیستند (وظایف سیزیفیزیکی مانند جابجایی سنگ ها از یک مکان به مکان دیگر ، سپس برگشت)..

اریک بینهاکر در کتاب خود، "مبدا ثروت" تعریف دقیق علمی از ایجاد ارزش اقتصادی را بر اساس کار اقتصاددان جورجسکو-روگن ارائه می دهد.

اگر سه شرط زیر به طور مشترک رعایت شود ، کار دارای ارزش است:

1) برگشت ناپذیری:

کلیه تحولات و معاملات ارزش آفرین از نظر ترمودینامیکی برگشت ناپذیر هستند.

2) آنتروپی:

کلیه تحولات و معاملات ارزش آفرین باعث کاهش آنتروپی به صورت محلی در سیستم اقتصادی می شود، در حالی که آنتروپی در سطح جهانی افزایش می یابد.

3) تناسب:

تمام تحولات و معاملات ارزش آفرین، اعمالی را ایجاد می کند که برای اهداف انسانی مناسب است.

تعریف جدید ارزش آفرینی

ایجاد ارزش، هدف اصلی هر نهاد تجاری است. ایجاد ارزش برای مشتریان به فروش محصولات و خدمات کمک می کند و برای سهامداران ارزش ایجاد می کند.

از دیدگاه مالی ، گفته می شود که ارزش، زمانی ایجاد می شود که یک کسب و کار درآمد (یا بازده سرمایه) کسب کند که بیش از هزینه ها (یا هزینه سرمایه) باشد. اما برخی از تحلیلگران اصرار دارند تعریف گسترده تری از "ارزش آفرینی" داشته باشد که می تواند جدا از اقدامات مالی سنتی تلقی شود.

روش های سنتی ارزیابی عملکرد سازمانی دیگر در اقتصاد امروز کافی نیستند. قیمت سهام کمتر و کمتر توسط درآمد یا پایه دارایی تعیین می شود. ایجاد ارزش در شرکت های امروزی به طور فزاینده ای در محرک های نامشهود مانند نوآوری ، افراد و ایده ها نشان داده می شود.

امروزه سازمان ها برای کنترل بهتر اسناد مالی و یکپارچه سازی سیستم های اداری از نرم افزار های اتوماسیون اداری و حسابداری آنلاین استفاده می کنند.

 

اولین قدم برای خلق ارزش

اولین قدم برای دستیابی به تمرکز سازمان در ایجاد ارزش ، شناخت منابع و محرک های ایجاد ارزش در صنعت ، شرکت و بازار است. درک اینکه چه چیزی ارزش آفرینی می کند ، به مدیران کمک می کند تا سرمایه و استعداد خود را روی سودآورترین فرصت های رشد متمرکز کنند.

به عنوان مثال اگر مشتریان از کیفیت ثابت و تحویل به موقع ارزش قائل باشند، مهارت ها ، سیستم ها و فرآیندهای تولید و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت برای سازمان بسیار ارزشمند است یعنی در واقع تبدیل دارایی های نامشهود به نتایج ملموس.

اگر مشتریان به نوآوری و عملکرد بالا اهمیت می دهند ، مهارت ها ، سیستم ها و فرایندهایی که محصولات و خدمات جدیدی با عملکرد برتر ایجاد می کنند ، ارزش بالایی دارند. همسویی مداوم اقدامات و توانایی ها با ارزش گذاری مشتری ، هسته اصلی اجرای استراتژی است.

وبلاگ یار

---