در گذشته حسابداران به اندازهگیری اقلام ترازنامه و صورت سود (زیان) میپرداختند تا بتوانند پیشبینی از آینده واحدهای تجاری با مطالعه و بررسی اقلام داشته باشند. حسابداری رفتاری زمانی مورد توجه قرار گرفت که مدیران موسسات و حسابداران حرفهای به این نتیجه رسیدند که سیستمهای حسابداری و گزارشهای مالی، نمیتوانند تمام اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان را برای تصمیم گیری، فراهم نمایند.
حسابداری رفتاری:
حسابداری رفتاری، به یکی از گرایشهای حسابداری گفته میشود که به ارتباط بین رفتار انسان و سیستمهای حسابداری میپردازد. این نوع از حسابداری در واقع بسط و تکمیل نقش سنتی حسابداری است، یعنی به منظور ارائه بهتر ذهنیت اقتصادی شرکت موردنظر و کاربرد منطقی اصل افشا کامل، درج اطلاعات رفتاری به عنوان مکمل اطلاعات مالی و غیرمالی موجود ضروری هست.
از جمله اطلاعات رفتاری که تحت نظر مدیران است میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- سود
- عملیات
- توافقات با نیروی انسانی
- تاثیر پدیدههای رفتاری بر موفقیت آینده سازمان
قلمرو حسابداری رفتاری:
قلمرو حسابداری رفتاری گسترده است و مواردی را به شرح زیر در بر میگیرد:
- کاربرد مفاهیم علوم رفتاری در طراحی دستگاههای حسابداری.
- مطالعه عکسالعملهای افراد نسبت به شکل و محتوای گزارشهای حسابداری.
- روشهایی که اطلاعات برای تصمیمگیری پردازش میشود.
- توسعه فنهای گزارشگری برای ابلاغ دادههای رفتاری به استفاده کنندگان.
- توسعه استراتژیهای ایجاد انگیزش و تاثیر بر رفتار و روحیه افرادی که در سازمان فعالیت میکنند.
کاربردهای حسابداری رفتاری:
مزایای انسانی و اقتصادی شناخت جنبههای رفتاری حسابداری زیاد است. موقعیتهای تصمیمگیری زیر بعضی از این مزایا را ترسیم میکند.
- کمک به بهبود روند مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سیستمهای حسابداری
- تاثیر سیستم حسابداری بر رفتار افراد شرکتی سیستم جدید هزینههای استاندارد اتخاذ و از آن در فرآیند بودجه ریزی استفاده نمود.
- عدم کفایت اطلاعات مندرج در گزارشهای داخلی و برون سازمانی حسابداری را نمایان میکند.
تثبیت وظیفهای:
موضوع دیگر مورد مطالعه در حسابداری رفتاری، موضوع تثبیت وظیفهای است که در روانشناسی، یعنی فرد پس از این که به یک موضوع یا عنوان، معنایی را نسبت دهد، دیگر نمیتواند معنا یا استفاده دیگری برای آن مشخص نماید.
محققان از روی تحقیقات و شواهد پیشبینی کردهاند که اگر نتایج حاصل از روشهای مختلف حسابداری، با نام مشابهی خطاب شوند مانند سود و بهای تمام شده اشخاصی که حسابداری را خوب نمیفهمند آمادگی دارند که این حقیقت را که ممکن است روشهای متفاوتی برای تهیه نتایج به کار رفته را نادیده بگیرند.
القای اطلاعات در حسابداری رفتاری:
رفتار فرد از دو طریق میتواند تحت تاثیر قرار بگیرد.
- از طریق استفاده از اطلاعات زمانی که به عنوان دریافت کننده اطلاعات است.
- از طریق القای اطلاعات زمانی که به عنوان ارسال کننده اطلاعات است.
نقش اطلاعات حسابداری در تصمیمگیری:
تصمیمگیری به زبان ساده انتخاب یک راه از میان راههای مختلف است. میان نظریههای عمده تصمیمگیری میتوان از دو نظریه کلاسیک و رفتاری یاد کرد.
مهمترین مفروضات نظریه کلاسیک تصمیم گیری به شرح زیر است:
- اهداف معین و معلوم است.
- کلیه راهحلهای ممکن، شناسایی میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند.
- کلیه نتایج ناشی از هر راه حل مورد توجه قرار میگیرد.
- اطلاعات کامل، به طور رایگان در دسترس تصمیم گیرنده قرار دارد.
- تصمیم گیرندگان کاملا عقلایی عمل میکنند.
مهمترین مفروضات نظریه رفتاری تصمیمگیری به شرح زیر است:
- تصمیمات همواره با یک سری کاستیها و با درجاتی از عدم درک واقعی طبیعت مساله مورد نظر همراه هستند.
- تصمیم گیرندگان هرگز در ایجاد همه راهحلهای ممکن برای اخذ تصمیم موفق نخواهند بود.
- راه حلها همواره با کاستی و نقصان ارزیابی میشوند زیرا پیشبینی تمامی نتایج مربوط به هر راه حل، غیر ممکن است.
- تصمیم نهایی متوجه انتخاب راه حلی است که بر اساس برخی معیارها از درجهای از رضایت بخشی برخوردار است و به حداکثر رسانیده نیست.
ظهور ابعاد رفتاری و روان شناختی در مباحث مالی و سرمايهگذاری:
این موضوع نشان میدهد که تصميمات سرمايهگذاری تنها تحت تاثير شاخصهای اقتصادی و عقلانيت قرار ندارند بلكه مقولههايی از قبيل افق سرمايه گذاری، ميزان تحمل مخاطره، اعتماد به نفس و اطمينانی که سرمايهگذار به آن گزينه و فرآيند سرمايهگذاری در بازار دارد، وابسته است.
مواردی از اين قبيل نيز تاثير زیادی در رفتار سرمايه گذاران دارد که باعث تغییر در نوع تصميمات آنها میشود و سبک رفتار سرمايهگذاری آنها را تشكیل میدهد.
پیدایش علوم رفتاری در علم مالی، يک رويكرد جديد در مطالعات بازارهای مالی است که به اين موضوع میپردازد که بر خلاف مباحث و تئوريیهای مالی استاندارد، گرايشهای رفتاری و شناختی میتوانند بر قيمتهای دارايیهای مالی دارای تاثير زیادی باشند.
برخلاف نظريات و رويكردهای شارپ و مارکويتز، مباحث رفتار مالی و سرمايهگذاری، مباحث مربوطه به افراد و طرقی است که گاهی اطلاعات را جمعآوری و استفاده میکنند. اين جنبه از تصميمات مالی و سرمايهگذاری به دنبال فهم و پيشبينی دخالت و تاثير تصميمات روان شناختی در بازار مالی منظم است .
تئوری چشم انداز (Prospect theory):
این تئوری مربوط به سرمايهگذاران ريسکگريز هستند و ريسک (EUT) بر طبق تئوری مطلوبيت، مورد انتظار گريزی معادل مقعر بودن یک تابع مطلوبيت است به اين معنی که مطلوبيت نهايی ثروت کاهش میيابد.
اگر چه تئوری مطلوبيت به مدت طولانی يک تئوری جالب و جذاب بوده است، اما اين تئوری در پيشبينی سيستماتيک رفتار انسان، حداقل در شرايط نا مطمئن، موفق نبوده است.
به همين دليل کانمن و تورسكی در سال ١٩٧٩ تئوری چشم انداز را ارائه کردند که نشان می دهد چگونه سرمايه گذاران در برخی مواقع به طور سيستماتيک، تئوری مطلوبيت را ناديده میگيرند.
تئوری چشم انداز در طی سالهای دهه ٨٠ توسط دانشمندان ديگری نظير تالر، شيلر و جانسون تكميل شده و هم اکنون اين تئوری ۴ بخش مهم از ابعاد رفتاری سرمايه گذاران را در بر میگيرد که عبارتند از :
- ضرر گریزی (Loss Aversion)
- حسابداری ذهنی (Mental Accounting)
- کنترل شخصی (Self-Control)
- دوری از تاسف و پشیمانی (Regret Aversion)
- حسابداری بین المللی
تورشهای رفتاری (Behavioral Biases):
منظور از تورش، انحراف از تصميمگيریهای درست و بهينه است. از آن جایی كه زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمیتوان دادههايی را که از محيط اخذ میشوند، به صورت بهينه مورد تجزيه و تحليل قرار داد.
اگر از چنين روشهای ابتكاری به طور انگشتی (Rule Of Thumb) مناسب استفاده شود، میتوانند موثر واقع شوند، در غير اين صورت تورشهای غير قابل اجتنابی پيش خواهند آمد.
به طور کلی ممكن است اشخاص در فرآيند تفكر و تصميم گيری دچار خطا شوند. در اين قسمت به بررسی سه دسته کلی از منابعی که باعث ايجاد تورش در فرآيند تفكر و تصميمگيری افراد می شوند پرداخته میشود.
اين سه دسته عبارتند از:
- روشهای ابتكاری
- خود فريبی Self-Deception
- تعاملات اجتماعی Social Interactions