جمع بندی طیف وسیعی از مطالعات علمی در زمینه ریتم زمانی بدن ما (Chronobiology) نشان می دهد که در حدود سه چهارم از افراد ریتم کاری صبحگاهی دارند:
یعنی در حدود بین ساعت ۷ تا ۹ صبح در اوج بازدهی ذهنی هستند، این آمادگی به مرور کاهش می یابد و در ساعتهای ابتدایی بعد از ظهر به حداقل خودش می رسد، و در نهایت در انتهای بعد از ظهر و ابتدای شب مجدداً به اوج خودش می رسد. این افراد را «مرغان صبحگاهی» می نامند.
برای مدیریت زمان درست امور خود می توانید از نرم افزار های تقویم آنلاین و مدیریت کار استفاده کنید.
اما یک چهارم افراد ریتم کاری شبانه دارند: این افراد معمولاً تمایل دارند که دیرتر از خواب بیدار شوند، به مرور تا نزدیکی ظهر کم کم انرژی ذهنی خودشان را کسب می کنند ولی مجدداً در ساعتهای ابتدایی بعدازظهر این انرژی کاهش مییابد تا اینکه در ساعتهای ابتدایی شب مجدداً این انرژی ذهنی به اوج خود میرسد (معمولاً بیشتر از صبح) و لذا تمایل دارند تا ساعتهای دیرتری از شب بیدار بمانند. این افراد را «جغدهای شامگاهی» می نامند.
1. من مرغ صبحگاهی هستم یا جغد شامگاهی؟ این یکی از مهمترین سؤالاتی که هر کدام از ما باید هم بپرسیم و هم به صورت دقیق و سیستماتیک جواب آن را پیدا کنیم.
اشتباه ما در پاسخ دادن به این سؤال مساوی ست با تلف کردن ساعتهای طلایی زندگی مان در طول «تک تک روزهای عمرمان». یافتن پاسخ مناسب و هماهنگ کردن فعالیتهای حرفه ای با ریتم کاری خودمان مساوی ست با افزایش بازدهی فعالیتهای حرفه ای ما، بدون هیچگونه تلاش بیشتری!
2. خطرناکترین زمان روز چه زمانی ست؟ اگر به قدر مشترک دو گروه بالا توجه کنیم می بینیم که هر دو گروه در ساعتهای ابتدای بعد از ظهر در پایین ترین میزان آمادگی ذهنی هستند. این ساعتها را خطرناکترین ساعتهای روز می توان قلمداد کرد.
بایستی از فعالیتهای مهم، تصمیمات کلیدی، مذاکرات سرنوشت ساز، و جلسات مهم در این ساعتها اجتناب کنیم. این ساعتها را می توانیم به فعالیتهایی اختصاص دهیم که بیشتر حالت تکراری دارند و نیازمند تمرکز و خلاقیت و انرژی ذهنی بالایی نیستند.