جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

روانشناسی مثبت گرا

شروع و پیدایش روانشناسی مثبت گرا

سوال “مردم چه مشکلی دارند” به تفکر بسیاری از محققان جهت داده است و بر مطالعات علمی بی شماری در طول قرن 20 تاثیر زیادی گذاشته است . انکار این موضوع که یک سوال مهم، تا این حد بااهمیت است، دشوار و غیر ممکن است.
در تلاش برای پاسخ به سوال ، دانشمندان درک بیشتری از بسیاری از بیماری ها پیدا کرده اند و درمان های موثری را برای طیف گسترده ای از مشکلات را توسعه داده اند. با این حال، پیامد اجتناب ناپذیر تمرکز بر جنبه های منفی رفاه و سلامتی، اتفاقاتی مانند پریشانی و بیماری است.
محققان بر این باورند که علم بطور نامتناسبی روی آسیب شناسی و ترمیم متمرکز شده است و توجه نسبتاً کمی را به عواملی که “زندگی را ارزش می دهند” اختصاص داده شده است.

 

سوال اصلی مقاله روانشناسی مثبت گرا

با شروع قرن بیست و یکم ، ما شروع به طرح یک سوال متفاوت می کنیم: “چه چیزی در مورد مردم به خوبی صدق می کند؟”
این سوال در قلب مقاله روانشناسی مثبت گرا است که رویکرد علمی و کاربردی برای کشف نقاط قوت افراد و ارتقا عملکرد مثبت آنها است.
طی 14 سال گذشته ، تعداد مطالعات علمی در مورد روانشناسی مثبت گرا بسیار زیاد شده است. علاوه بر این، اقدامات بی شماری برای افزایش رفاه مردم ایجاد شده است.
روانشناسی مثبت گرا اسلامی نیز با اشاره به آیات قرآن و در خصوص تاکید به سپاسگزاری و قدردان بودن به وجود آمد و اکنون تحت عنوان درسی با همین نام (روانشناسی مثبت گرا اسلامی) در بسیاری از دانشگاه های دنیا و در رشته روانشناسی تدریس می شود.

روانشناسی مثبت گرا

برای مدیریت زمان می توانید از تقویم آنلاین استفاده کنید.

 

مولفه های روانشناسی مثبت گرا

پنج مولفه اصلی از مولفه های روانشناسی مثبت گرا به شرح زیر است:

  • احساسات مثبت؛
  • مشارکت و انعطاف پذیری؛
  • روابط بهینه؛
  • معناگرایی؛
  • دستاوردهای مختلف؛

هر یک از این عناصر دارای سه ویژگی است:

  • به رفاه کمک می کند.
  • مردم به خاطر خودشان این کار را دنبال می کنند ، نه فقط برای رسیدن به سایر عناصر.
  • به طور مستقل از سایر عناصر اندازه گیری و تعریف می شود.

 

فنون روانشناسی مثبت گرا چیست؟

احساسات مثبت یکی از مهم ترین فنون روانشناسی مثبت است.
باربارا فردریکسون ، از طریق تئوری گسترش و ساخت، توضیح می دهد که احساسات مثبت می توانند توانایی های جسمی ، فکری و اجتماعی ما را بسازند. وی این فرضیه را مطرح كرد كه با گسترش آگاهی و كارنامه تفكر عمل خود ، ما به دنبال روشهای خلاقانه و انعطاف پذیر تفكر و عمل هستیم.

با گذشت زمان ، این اثر گسترده باعث ایجاد مهارت ها و منابع می شود. تحقیقات فردریکسون نشان می دهد افرادی که احساسات مثبت را تجربه می کنند ارتباط بیشتری برقرار می کنند ، دسته های دوستانه فراگیرتری ایجاد می کنند و از سطح خلاقیت بالاتری برخوردارند. احساسات مثبت همچنین به ما کمک می کند تا عملکرد بهتری داشته باشیم و روابط خود را تقویت کنیم.

وبلاگ یار

چیزی که می‌خواستید پیدا نشد. از جستجو کمک بگیرید.