حسابداری، فرایند شناسایی، اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات اقتصادی است، که امکان انجام قضاوت ها و گرفتن تصمیمات توسط استفاده کنندگان این اطلاعات را فراهم می کند. تئوری، مجموعه ای منسجم از اصول فرعی، نظری و عملی است که در چارچوبی کلی برای یک رشته خاص می توان به آن مراجعه کرد.
نظریه گزاره هایی است که برای یک سری از پرسش هایی صورت بندی شده اند. این گزاره ها بر اساس مجموعه به هم پیوسته ای از مفروضات، مفاهیم و اصول علمی نوشته شده و استدلال و پشتوانه آن ها چنان محکم و منطقی است که به عنوان مرجع عمومی برای پاسخ به پرسش های حسابداری، مورد استفاده قرار می گیرد.
از گذشته تاکنون، نیاز به داشتن چارجوب نظری در حسابداری مالی، کاملا محسوس بوده است. در ایالات متحده آمریکا، هیأت اصول حسابداری تحت وب و هیأت استانداردهای حسابداری آنلاین مالی تلاش کرده اند که مبانی نظری حسابداری را به عنوان راهنمای سیاست گذاری حسابداری تدوین کنند.
هدف نظریه های (تئوری) حسابداری، فراهم کردن مجموعهای از اصول و روابطی است که عملیات مشاهده شده حسابداری را مشخص و عملیات مشاهده نشده را پیشبینی کند. به بیان دیگر، نظریه (تئوری) حسابداری باید بتواند دلایل انتخاب مبانی و روشهای مختلف حسابداری توسط واحدهای انتفاعی را مشخص کند، و ویژگیهای واحدهایی را که، از بین روشهای پذیرفته، روش خاصی را انتخاب می کنند، پیشبینی کند. این نظریه ها باید از راه پژوهش های حسابداری، آزمون و تأیید شود.
سطح های پیش بینی نظریه ها:
- سطح ساختاری: نظریه هایی می باشند که عمل حسابداری را شرح و پیش بینی می کند که حسابداران در ضبط، ثبت، جمع آوری و گزارشگری رویدادهای مالی خاص، چگونه رفتار کنند. نظریه های مطرح در این سطح به ساختار فرآیند جمع آوری داده ها یا گزارشگری مالی مرتبط می شوند و رویدادهای متداول حسابداری اصولا در این سطح توجیه و توان پیش بینی دارند.
- سطح تفسیری: آن دسته از نظریه ها هم هستند که استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری معنی مورد نظر تهیه کنندگان اطلاعات را درک کنند و از ارقام گزارش شده همان معنی استفاده شود که منظور بوده است، مانند وجه نقد گزارش شود.
- سطح رفتاری: نظریه هایی هستند که اثرات اقتصادی، اثرات روانشناسی و جامعه شناسی، رویه های منتخب، حسابداری و گزارش های حاصل از سامانه اطلاعاتی حسابداری را اندازه گیری و ارزیابی می کنند.
انواع نظریه های (تئوری) حسابداری:
این نظریه ها را می توان به روشهای گوناگونی تقسیم بندی کرد:
- بر اساس سطحی که نظریه (تئوری) در آن قرار میگیرد (ساختاری، رفتاری و تفسیری).
- از راه استدلال (استنتاجی یا قیاسی، استقرایی).
- از راه موضع حسابداری: هنجاری (دستوری)، و اثباتی (مثبت یا توصیفی)
انواع مفروضات بنیادی حسابداری:
مفروضات بنیادی حسابداری چندین نوع می باشد که در ذیل به توضیح آنها پرداخته ایم.
فرض تداوم فعالیت:
فرض بنیادی تداوم فعالیت، نشان از قبول تداوم فعالیت های واحد انتفاعی است، مگر اینکه شواهدی بر خلاف آنوجود داشته باشد. در نتیجه، در شرایط عادی و متعارف، گزارش ارزش های تصفیه، تخلف از این فرض بنیادی به حساب می آیند. تداوم فعالیت قبل از این که یک فرض بنیادی به حساب آید، یک پیش بینی است. طبقه بندی عناصر صورتهای مالی نظیر دارایی ها به جاری و غیر جاری بدهی ها به جاری و غیر جاری و … نتیجه قبول کردن فرض تداوم فعالیت است.
فرض دوره مالی:
معمولا فعالیت ها و عملیات واحدهای انتفاعی، در دوره های زمانی مشخص و معین انجام می شود. نظریه تعیین دوره مالی تا حدودی تصنعی و اختیاری است زیرا، مقطعی مشخص از یک فرآیند مستمر را انتخاب می کند. می توان دوره مالی را یک سال شمسی یا دوره گردش عملیات تجاری مشخص کرد. از آنجا که یک سال در مقایسه با عمر واحد تجاری دوره ای کوتاه است، فرض دوره مالی موجب قبول حسابداری تعهدی، اصول شناخت درآمد (تحقق درآمد فروش) و تطابق هزینه ها با درآمد فروش شده است.
فرض تفکیک شخصیت:
پایه و اساس فرض شخصیت حسابداری بر این موضوع استوار است که حسابداران برای یک شخصیت حسابداری رایگان مشخص، به حسابداری و گزارشگری می پردازند. که در این فرض دو مساله حائز اهمیت است:
- ارائه تعریفی از واحد سازمانی و حسابداری از دیدگاه رابطه بین بخش های این واحد.
- رابطه بین شرکت و مالکان آن.
فرض اندازه گیری بر حسب پول:
در اقتصاد، پول به عنوان وسیله مبادله مورد استفاده قرار می گیرد. در نتیجه پول به عنوان استاندارد اصلی ارزش تلقی شده و مشمول فرآیند اندازه گیری است. صورت های مالی نیز برحسب پول رایج کشور مورد قبول واقع می شود. و همچنین تورم در خیلی از کشورها باعث شد تا تئوری های ارزشیابی و راه های جدید ارائه صورت های مالی، مورد ارزیابی قرار گیرد.
فرض تعهدی:
بر اساس این فرض زیر بنایی در حسابداری، درآمد ها به محض تحقق و هینه ها به محض تحمیل بدون توجه به زمان دریافت و پرداخت وجه نقد مربوط، شناسایی و ثبت می شوند. توسعه و گسترش حسابداری تا حد بسیار زیادی مدیون این فرضیه می باشد.
سخن پایانی:
در پایان باید گفت که بعضی اشخاص اصول را حقایق بنیادین و دارای قوانینی جامع می دانند و برای تدوین تئوری حسابداری در جستجوی این حقایق بنیادی بوده اند. و برعکس بعضی دیگر، اصول را به عنوان قوانینی تعریف کرده اند که راهنمای عمل حسابداران است.
متخصصین حسابداری به مرور زمان به این نتیجه می رسیدند که حسابداری برخلاف علوم طبیعی، دارای قانونی مشخص، ثابت و مستقل از حسابداران نیست و درگذر زمان، با توجه به شرایط مختلف، زیبایی و مقبولیت خود را از دست می دهد. در نتیجه اصول نرم افزار حسابداری چیزی جز مجموعه ای از رویه های عمل نیست که به عنوان یک راهنما و ابزار در اختیار حسابداران قرار گرفته است.